نقاط مرجع مکانی در اسناد پایپینگ

نقاط مرجع مکانی در اسناد پایپینگ

بهنام صادقیان

زمان مطالعه: ۲ دقیقه

نقاط مرجع در اسناد پایپینگ

موقعیت نسبی است. یک موقعیت همیشه نسبت به یک نقطه مرجع سنجیده میشود. برای مثال، موقعیت مکانی یک مبدل حرارتی را میتوان به صورت پنج بلوک از ساختمان خدمات عمومی توصیف شود. برای مشخص کردن با جزییات بیشتر، میتوان گفت مبدل حرارتی چهار بلوک از شرق و سه بلوک از جنوب سمت ساختمان خدمات عمومی قرار دارد. با این ترسیم، یک جهت و یک فاصله از ساختمان خدمات عمومی معین شده است.چند چیز باید معلوم شده باشد، نقطه آغازین (ساختمان خدمات عمومی)، و درکی از جنوب و شرق (جهات مرجع) و طول بلوک ها (واحد های فاصله ای). بدون فهمی از این سه چیز، ارتباط موقعیت مکانی در تاسیسات فرایندی مبهم خواهمد بود.پیش از شروع نقشه کشی برای یک تاسیسات فرایندی یا واحد جدید،موقعیت این واحد جدید باید در محلی که قرار است در آن ایجاد شود، معین شود. بنابراین یک سامانه مختصاتی که مرجعیتی از یک نقطه رسمی مشخص دارد، ضروری است.برای مثال در پادشاهی هلند، هزاران نقطه مرجع رسمی وجود دارد که در سراسر کشور توزیع شده است، در اینترنت میتوانید عناوینی هم چون geographic coordinate conversion, triangulation stations, benchmarks, geography topography  را میتوانید جست و جو کنید. اطلاعات زیادی درباره این که چگونه این نقاط مرجع اندازه گیری شده و معین می شوند، پیدا خواهید کرد.

مرجع افقی

تعریف یک نقطه مرجع از محل نسبت به شمال و جنوب، یکی از مراحل اولیه در تنظیم سیستم مختصاتی است.در اصل، با یک قطب نمای قابل اعتماد ساده، شمال مغناطیسی را میتوان تعیین کرد. در تصویر زیر شمال واقعی در 18 درجه است. وقتی یک طراح که با مختصات شمال واقعی کار میکند، فورا در خواهد یافت که هر خط از غرب تا شرق و از شمال تا جنوب باید با زاویه 18 درجه کشیده شود.برای جلوگیری از این سوتفاهم، یک شمال تاسیساتی معین خواهد شد. در این مثال، شمال واقعی به اندازه همان 18 درجه برگشت داده می شود، طراح و پیمانکاران ساخت از این موضوع خرسند خواهند بود. یک قاعده عمومی این است که زاویه بین شمال واقعی و شمال تاسیساتی از 45 درجه تجاوز نکند. برای مثال در تصویر زیر اگر اختلاف زاویه به 50 درجه رسید، شمال تاسیساتی در سمت راست شمال واقعی خواهد افتاد. image

مرجعیت عمودی

پیش از شروع هرگونه ساخت و سازی، موقعیت باید تراز شود، یعنی زمین تا حد ممکن تخت شود. پس از تراز، میتوانیم از "درجه پایانی/ گرید پایانی " صحبت کنیم، که بالاترین درجه بندی یا ترازی است که بعنوان "نقطه بالای گرید پایان یافته " تعریف می شود.این بالاترین نقطه از گرید پایانی اشاره به نقطه مرجع رسمی دارد که در آن همه اندازه گیری های عمودی نسبت داده می شود. برای مثال در پادشاهی هلند،اندازه گیری های عمودی متعددی نسبت به موقعیت Normaal Amsterdams Peil, NAP به معنی تراز عادی آمستردام، سنجیده می شوند. در زمینی که موقعیت نسبت به NAP به اندازه یک متر بالاتر است، نقطه مرجع معمولا با شروع صفر از 1000mm نخاهد بود بلکه صفر در صفر NAP خواهد بود. فرض کنید کهدر یک نمای ایزومتریک، معمولا ارتفاعات خط لوله با عباراتی هم چون EL.109665 یا EL.99450 و غیره نشان داده می شود، آنگاه معنی ابعاد عمودی این عبارات چیست؟در مورد اولی، EL.109665 را میتوان این طور خواند که خط مرکزی لوله به اندازه 9665میلی متر بالاتر از نقطه صفر است.در مورد دومی EL.99450 را میتوان این طور خواند که خط مرکزی لوله به اندازه 550 میلی متر زیر خط صفر است.خب مشخص میشود که نقطه صفر عمودی در این حالت 100 متر برابر با 100000mm است و این طرز شماره گذاری سبب می شود که دیگر نیازی به استفاده از مقادیر منفی در نقشه وجود نداشته باشد.

نظرات کاربران